سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاره کم سنه
 
قالب وبلاگ


 گرد آوری‌ محصول‌، آماده‌ کردن‌ و بدست‌ آوردن‌ فراورده‌های‌ گوناگون‌، همواره‌ برای‌ مردم‌، چه‌ شهر نشین‌ و چه‌ بیابانگرد و وحشی‌، از روزگاران‌ بسیار باستان‌، دارای‌ ارج‌ فراوانی‌ بوده‌ و هست‌، و آدمیان‌ نخستین‌ و دوره‌های‌ پیش‌ از تاریخ‌، بر بنیاد نیازها و چگونگی‌ سرزمین‌ هایی‌ که‌ در آنها بسر برده‌اند، چه‌ شکار کنندگان‌، وچه‌ کشاورزان‌ در آن‌ هنگام‌ که‌ شکاری‌ کلان‌ و فربهی‌ به‌ چنگ‌ می‌آورند و یا از کشتزار خود، فراورده‌های‌ فراوانی‌ بر می‌داشتند، آن‌ چنان‌، شادی‌ و خوشی‌ به‌ تک‌ تک‌ افراد قبیله‌ها و خاندآنهاروی‌ می‌آورد که‌ همگی‌ خواه‌ ناخواه‌، بجست‌ و خیز برخاسته‌ و دست‌ به‌ دست‌ یکدیگر داده‌ بگرد آنچه‌ بدست‌ آورده‌ بودند، به‌ پایکوبی‌ و دست‌ افشانی‌ می‌پرداختند،

                                                                                     

 

 و در همین‌ جست‌ و خیزها و پایکوبی‌های‌ همگانی‌ بود که‌ از یکنواختی‌ جنبش‌ها و جستن‌های‌ آنان‌ "ضرف‌" و "وزن‌" ریتم‌ پدیدار گردیده‌، دوباره‌ برای‌ یکی‌ ساختن‌ جنبش‌ها و پایکوبی‌ها بکار گرفته‌ شد. ضرب‌ و وزن‌ را نخست‌ با چپه‌ زدن‌ (کف‌ زدن‌) نواختن‌ دستها به‌ تن‌ و رانها و کوبیدن‌ دو چوب‌ به‌ یکدیگر و سرانجام‌ با زدن‌ کنده‌های‌ توخالی‌ و طبل‌ و دهل‌، نگاهداشته‌، توالی‌ و توازن‌ دست‌ افشانیها و پایکوبیها را حفظ‌ می‌کردند. با پدیداری‌ ریتم‌، رقص‌ و پایکوبی‌، شامل‌ جنبش‌های‌ موزونی‌ شد که‌ در آن‌ اندامهای‌ گوناگون‌ تن‌ آدمی‌، هم‌ آهنگ‌ با یکدیگر، بحرکت‌ در آمده‌، خواستها و هیجانهای‌ ویژه‌یی‌ را بازگویی‌ و روحی‌ حالتهای‌ معینی‌ را بیان‌ می‌کردند از اینرو رقص‌ و پایکوبی‌ در میان‌ مردمان‌ دوره‌های‌ باستانی‌ و نوین‌، معنی‌ و مفهوم‌ و صورتهای‌ گوناگونی‌ از ورزش‌ و جنگ‌، جذبه‌ یی‌ و مذهبی‌، تقلیدی‌ و نمایشی‌، تفریحی‌ و شهوانی‌، بخود گرفته‌، کم‌ و بیش‌ در میان‌ همه‌ مردمان‌ جهان‌ این‌ دوره‌های‌ دگرگونی‌ و تکامل‌ را پشت‌ سر نهاده‌ است‌.
 در میان‌ مردم‌ روزگاران‌ باستان‌، دامنة‌ حرکتهایی‌ که‌ در رقص‌ بکار گرفته‌ می‌شد، بسیار فراخ‌ بود، آن‌ چنانکه‌، همه‌ بخشها و اندامهای‌ تن‌ آدمی‌، از سرو گردن‌ و سینه‌ و پشت‌ و سرین‌ و پاها و بازوان‌ و دستها و انگشتان‌ و عضله‌های‌ چهره‌ و چشم‌ و ابرو و مو، همه‌ ببازی‌ گرفته‌ می‌شد و با در آمدن‌ هر یک‌ از آنان‌ بنوبت‌ در میدان‌ رقص‌، منظور و معنیهای‌ ویژه‌ یی‌ نمایانیده‌ می‌شد.
 رقصیدن‌ و پدیدار ساختن‌ جنبشهای‌ یک‌ نواخت‌ و موزون‌ و سنجیده‌ در نخستین‌ توده‌های‌ مردم‌ وحشی‌ و نیمه‌ متمدن‌، محرک‌ کارها و حرکت‌های‌ دسته‌ جمعی‌ و نتیجه‌ زاینده‌ هم‌ آهنگی‌ و یگانگی‌ یکه‌های‌ افراد قبیله‌ها و خاندان‌ها بود و چون‌ همین‌ یگانگی‌ در کارهای‌ مادی‌، یگانگی‌های‌ معنوی‌ را بر می‌انگیخت‌، از اینرو خواستار فراوان‌ داشت‌ و بخش‌ بزرگی‌ از کار و کوششهای‌ آنان‌ را فرا می‌گرفت‌. چنانکه‌ بسیاری‌ از کارها از نیایش‌ خدایان‌ و پرستش‌ چیزهای‌ مقدس‌ و جشنها و عروسیها و عزاها و طلب‌ها و بیم‌ و امیدها با رقص‌ توام‌ بود و بگفته‌ یک‌ دانشمند مردم‌ شناس‌: آنچه‌ که‌ امروزه‌ بنظر ما بازی‌ و تفریح‌ به‌ شمار می‌رود برای‌ انسان‌ ابتدایی‌ یک‌ امر جدی‌ بوده‌، آنها هنگامی‌ که‌ برقص‌ بر می‌خاستند، به‌ طبیعت‌ و خدایان‌ چیزهای‌ مفید بیاموزند یا تلقین‌ کنند و بوسیلة‌ رقص‌ طبیعت‌ را بخواب‌ مغناطیسی‌ در آورده‌ و بزمین‌ دستور دهند تا حاصل‌ خوبی‌ ببار آورد. کوتاه‌ سخن‌ آنکه‌، چون‌ رقص‌ براستی‌ معنای‌ گستردة‌ تفریح‌ و پدید آوردندة‌ سرور و شادی‌ و لذت‌ است‌، پس‌ در هر جهان‌ - حتی‌ در وحشی‌ترین‌ و ابتدایی‌ترین‌ آنها- رقص‌ را بگوناگونی‌ و فراوانی‌ می‌بینیم‌ و جا دارد بگوییم‌ که‌ هیچ‌ هنری‌ نیست‌ که‌ بهتر و بیشتر از رقصیدن‌ و رقص‌، ویژگیهای‌ مردم‌ جهان‌ را نشان‌ می‌دهد. 2- رقص‌ در ایران‌ پیش‌ از تاریخ‌
 با بدیده‌ گرفتن‌ آنچه‌ در پیشگفتار دربارة‌ رقص‌ در میان‌ مردم‌ جهان‌ گفته‌ شد، نیک‌ آشکار می‌گردد که‌ مردمانی‌ که‌ از هزاران‌ سال‌ پیش‌ در پشتة‌ فلات‌ ایران‌ نشیمن‌ گرفته‌، دوره‌های‌ گوناگون‌ شهریگری‌ (تمدن‌) و فرهنگ‌ را پشت‌ سر نهاده‌اند، هیچگاه‌ نمی‌توانسته‌اند از این‌ هنر نهادی‌ که‌ بگفته‌ برخی‌ از دانشمندان‌، ریشه‌ و پایة‌ همه‌ هنرهاست‌، بی‌ بهره‌ باشند و رقص‌ را نشناسند و در برگزاری‌ آیین‌ها و جشنهای‌ خود نرقصند. خوشبختانه‌ چنانکه‌ خواهیم‌ آورد، در آثاری‌ که‌ از روزگاران‌ بس‌ کهن‌ و باستانی‌ برای‌ ما بازمانده‌، جسته‌ و گریخته‌ نمونه‌ هایی‌ از چند گونه‌ رقص‌ دسته‌ بند (دو تایی‌ و سه‌ تایی‌ و گروهی‌) و رقص‌ تکی‌ بدست‌ آمده‌ که‌ همه‌ آنها از دیدگاه‌ بررسی‌ تاریخ‌ رقص‌ در این‌ سرزمین‌، بس‌ گرانبها و پر ارج‌ است‌.
 رقص‌ در هزاره‌ پنجم‌ پیش‌ از میلاد

 از سالهای‌ پایان‌ هزاره‌ پنجم‌ و آغاز هزاره‌ چهارم‌ پیش‌ از میلاد، تکه‌ سفالی‌ از تپه‌ سیلک‌ کاشان‌ بدست‌ آمده‌ که‌ پیداست‌ بخشی‌ از ظرف‌ بزرگی‌ بوده‌، نگاره‌ چهار زن‌ در حال‌ رقص‌ دسته‌ بند نشان‌ داده‌ شده‌ است‌. از حال‌ و سان‌ این‌ گروه‌ چهار تنی‌ که‌ خود اندکی‌ از بسیارند و از چگونگی‌ بازوان‌ و تن‌ هایشان‌ و نگاهی‌ که‌ به‌ یک‌ سو دارند</SPAN>، پیداست‌ که‌ مشغول‌ رقص‌ مقدس‌ مذهبی‌ دسته‌ بند دایره‌ وار هستند. می‌دانیم‌ این‌ گونه‌ رقصهای‌ دسته‌ بند دایره‌ وار که‌ در آن‌ افراد قبیله‌، پهلو به‌ پهلو یا دست‌ بدست‌ و بازو به‌ بازو برده‌ در پشت‌ سر هم‌ ایستاده‌ حلقه‌یی‌ را تشکیل‌ می‌داده‌اند، نشانه‌یی‌ از اینست‌ که‌ رقص‌ برای‌ پرستش‌ یا بزرگداشت‌ چیزی‌ ارجدار و مقدس‌، همچون‌: آتش‌، بت‌، شکار، توده‌یی‌ از فراورده‌ها و خرمن‌ گندم‌ درختان‌ پر بار و کهنسال‌ و از اینگونه‌ انجام‌ می‌گرفته‌ است‌. با بررسی‌ نگاره‌ این‌ تکه‌ سفال‌ و سفالهای‌ دیگری‌ که‌ سپس‌ دربارة‌ آنها گفتگو خواهیم‌ داشت‌، به‌ چگونگی‌ انجام‌ گرفتن‌ رقصها و طرز قرار گرفتن‌ دستها و بازوان‌ می‌توان‌ تا اندازه‌ یی‌ پی‌ برد ‌ حرکت‌ پاها را که‌ بیگمان‌ با راه‌ رفتن‌ و گام‌ برداشتن‌ و جست‌ و خیز و دور زدن‌ و جز اینها توام‌ بوده‌ است‌، برای‌ مثال‌ از نگاره‌ تکه‌ سفال‌ سیلک‌ چنین‌ می‌توان‌ دانست‌ که‌ هر یک‌ از رقصندگان‌، دستهای‌ دو تن‌ دیگر را در پهلو و پایین‌، آنچنان‌ گرفته‌ است‌ که‌ کف‌ دستها بر روی‌ هم‌ افتاده‌ و یا یا انگشتانشان‌ را شانه‌ وار در لابلای‌ یکدیگر فرو برده‌ و بدینسان‌ زنجیره‌ و حلقه‌ رقص‌ را بهم‌ پیوسته‌اند و این‌ همانست‌ که‌ امروزه‌ در رقصهای‌ دسته‌ بندی‌ کردی‌ بکار می‌رود و چنانکه‌ می‌بینیم‌ پس‌ از هزاران‌ سال‌ هنوز دگرگونی‌ چندانی‌ در آن‌ راه‌ نیافته‌ است‌
 رقص‌ جنگی‌ از هزاره‌ چهارم‌
 ششمین‌ تکه‌ سفال‌ پنج‌ مرد را در حال‌ رقص‌ دسته‌ بند نشان‌ می‌دهد که‌ همگی‌ روی‌ خود را بسوی‌ چپ‌ گردانیده‌ و بازوانشان‌ را از روی‌ شانه‌های‌ یکدیگر گذرانیده‌ و همدیگر را سخت‌ گرفته‌اند، و نگاره‌ دو تن‌ از آنان‌ تا اندازه‌ایی‌ حرکت‌ پاهایشان‌ را نشان‌ می‌دهد. این‌ مردان‌ نیز مانند رقصندگان‌ (تل‌ جری‌) برهنه‌ هستند.
 رقص‌ نیایش‌ خورشید از سیلک‌
 بر روی‌ تکه‌ سفالی‌ که‌ زمان‌ آنرا از هزاره‌ چهارم‌ پیش‌ از میلاد می‌دانند، و از تپه‌ سیلک‌ کاشان‌ بدست‌ آمده‌ و اینک‌ در موزه‌ ایران‌ باستان‌ است‌، گروهی‌ زن‌ یا مرد و زن‌ حلقه‌یی‌ از رقص‌ دسته‌ بند تشکیل‌ داده‌اند که‌ در آن‌ رقصندگان‌ پهلوی‌ هم‌ ایستاده‌ بازوان‌ خود را از آرنج‌ رو ببالا خم‌ کرده‌، دستها را بر روی‌ شانه‌ و دوشهای‌ همدیگر نهاده‌اند . چون‌ نشانه‌هایی‌ از خورشید و پرندگان‌ آبی‌ در فاصله‌ رقصندگان‌ دیده‌ می‌شود، گمان‌ می‌رود.
 رقص‌ برای‌ نیایش‌ به‌ خورشید یعنی‌ آن‌ خدای‌ روشنی‌ زای‌ گرمابخش‌ که‌ با برآمدن‌ خود از پشت‌ کوهها، تاریکی‌ هراس‌ شب‌ هنگام‌ را از چشم‌ و دل‌ آدمیان‌ می‌زدود در دشت‌ و چمن‌ انجام‌ می‌گرفته‌ است‌. (نمونه‌ای‌ از رقص‌ 3600 سال‌ پیش‌ از میلاد)

 رقص‌ با دستمال‌ از سیلک‌
 این‌ ابتکار و نوآوری‌ در رقص‌ دسته‌ بند را، که‌ در سفال‌ دیگری‌ از سیلک‌ که‌ متعلق‌ به‌ 3600 سال‌ پیش‌ از میلاد است‌، نیک‌ نشان‌ می‌دهد، زیرا در این‌ سفال‌، آشکارا دیده‌ می‌شود که‌ تشکیل‌ دهندگان‌ حلقه‌ رقص‌، پارچه‌ یا دستمال‌ یا چیز دیگری‌ را در میان‌ دستهای‌ خود گرفته‌ و برقص‌ مشغولند بجاست‌ یاد آوری‌ کنیم‌ که‌ هنوز هم‌ گرفتن‌ دستمال‌ در میان‌ دستها، بدین‌ گونه‌ که‌ گفته‌ شد در رقصهای‌ دسته‌ بند کردها متداول‌ است‌..
 رقص‌ برداشت‌ محصول‌ و خرمن‌ از تپه‌ موسیان‌
 نمونه‌ سیزدهم‌ تکه‌ سفالی‌ است‌ که‌ از تپه‌ موسیان‌ در فاصله‌ سالهای‌ 3600 و 3300پیش‌ازمیلادکه ‌اکنون ‌در موزه‌ لوور نگاهداری ‌می‌شود.
 بر روی‌ این‌ سفال‌ دسته‌ای‌ از رقصندگان‌ نشان‌ داده‌ شده‌ که‌ گویا در دورادور ظرف‌ - (هنگامی‌ که‌ هنوز نشکسته‌ بود) تکرار می‌شده‌ است‌. در اینجا نیز یک‌ رقص‌ دسته‌ بند نمایش‌ داده‌ شد که‌ در پیشاپیش‌ رقصندگان‌ کوکب‌ هایی‌ نگاشته‌ شده‌ که‌ بی‌ مانند به‌ کوکب‌ میانی‌ سفالینه‌ تل‌ جری‌ نیست‌ و می‌توان‌ گمان‌ برد که‌ خواست‌ نگارنده‌ از نگاشتن‌ آنها، نشان‌ دادن‌ خورشید یا خرمنی‌ از فراورده‌های‌ گوناگون‌ یا توده‌یی‌ آتش‌ است‌.
 در نگارة‌ این‌ تکه‌ سفال‌ نیز رقصندگان‌ برهنه‌ و بی‌ تنپوش‌ نمایش‌ داده‌ شده‌اند و از چگونگی‌ حرکت‌ دستها و بازوانشان‌ پیداست‌ که‌ برای‌ تشکیل‌ حلقه‌ رقص‌، با خم‌ کردن‌ بازوان‌ از آرنج‌ بسوی‌ بالا، دستها یا انگشتان‌ کوچک‌ یکدیگر را در برابر شانه‌ها می‌گرفته‌اند، و این‌ گونه‌ رقص‌ هنوز هم‌ در میان‌ ایرانیان‌ ارمنی‌ و نسطوری‌ (سوریانی‌) معمولست‌
 رقص‌ تفریحی‌ تکی‌ از هزاره‌ سوم‌
 نمونه‌ دیگری‌ از رقصهای‌ مردمان‌ پیش‌ از تاریخ‌ ایران‌، تکه‌ مفرغی‌ است‌ بشکل‌ آدمی‌از «تپه‌ گیان‌ نهاوند»، از نیمه‌ هزاره‌ سوم‌ پیش‌ از میلاد که‌ اکنون‌ در مجموعة‌ هر تسفلد نگاهداری‌ می‌شود.
 حالت‌ و طرز قرار گرفتن‌ بازوان‌ این‌ تندیسه‌ مفرغی‌ ما را بیاد رقصهای‌ «تکی‌» بزمی‌ که‌ هنوز در همه‌ جای‌ جهان‌ متداول‌ است‌ می‌اندازد.
 اگر بیاد بیاوریم‌ که‌ رقصهای‌ بزمی‌تکی‌ در آن‌ روزگاران‌ بسیار کم‌ انجام‌ می‌گرفت‌ وگویا تنها زنان‌ و رقاصه‌های‌ زیباروی‌ بودند که‌ برای‌ خوشایند سران‌ قبیله‌ها و فرمانروایان‌ و زورمندان‌، برقصهای‌ تفریحی‌ شهوانی‌ تکی‌ می‌پرداختند، این‌ تندیسه‌ مفرغی‌ می‌تواند یکی‌ از این‌ گونه‌ رقصها بشمار می‌آید.
 رقص‌ دسته‌ بند گاسوها
 از گاسوها یا کاسیها که‌ در هزاره‌ سوم‌ پیش‌ از میلاد در شمال‌ ایلام‌ در پیرامون‌ کرمانشاهان‌ و دره‌های‌ کوههای‌ زاگرس‌ زندگی‌ می‌کرده‌اند تکه‌ سفالی‌ بدست‌ آمده‌ که‌ بر روی‌ آن‌ نگاره‌ سه‌ رقصنده‌ درنزدیکی‌ چادرها یا کلبه‌شان‌ نشان‌ داده‌ شده‌ است‌
 این‌ تکه‌ سفال‌ از دیدة‌ نمایش‌ گونه‌ دیگری‌ از رقص‌ که‌ در آن‌ رقصندگان‌ هر کدام‌ بازوان‌ خود را پشت‌ گردن‌ یکدیگر گذرانیده‌، دستها را بر روی‌ شانه‌های‌ همدیگر می‌نهادند، بسیار ارزنده‌ است‌.
 رقصی‌ دیگر از تل‌ تیموران‌
 از بررسی‌ نگاره‌های‌ دو ظرف‌ از تل‌ تیموران‌ فارس‌، چنین‌ بدست‌ می‌آید که‌ گذشته‌ از رقصهای‌ دسته‌ بند و تکی‌ که‌ پیش‌ از این‌ یاد آنها کردیم‌، گونه‌های‌ دیگری‌ از رقص‌ دیگری‌ از ایران‌ زمین‌ بوده‌ است‌ که‌ در آن‌ رقصندگان‌ دو بدو، سه‌ به‌ سه‌، بازو در بازو یا دست‌ در دست‌ هم‌ انداخته‌، به‌ پایکوبی‌ بر می‌خاسته‌اند و نیز بگواهی‌ نگاره‌های‌ این‌ سفالینه‌ها، شماره‌ رده‌های‌ سه‌ تایی‌ و دوتایی‌ در یک‌ مجلس‌ رقص‌، بیش‌ از یکی‌ دو تا بود است‌ شاید در هر رده‌ سه‌ تایی‌: یک‌ مرد و یک‌ زن‌ یا دو مرد یا دو زن‌ با هم‌ می‌رقصیده‌اند.
 نمایش‌ رقص‌ در سر پرچم‌
 در لرستان‌ از هزاره‌ یکم‌ پیش‌ از میلاد، سر پرچم‌ مفرغ‌ مشبکی‌ بدست‌ آمده‌ که‌ اینکه‌ در مجموعه‌ پرفسور زاره‌ در موزه‌ لوور نگاهداری‌ می‌شود در درون‌ حلقه‌ این‌ سر پرچم‌، رقص‌ دست‌ بدست‌ چهار تن‌ با شیوه‌ یی‌ استادانه‌ و زیبا و ترکیبی‌ نو، نشان‌ داده‌ شده‌ است‌. باز در پایه‌ همان‌ سرپرچم‌ که‌ جای‌ گذاشتن‌ چوب‌ یا میله‌ پرچم‌ بوده‌ تندیس‌ دو فرد در حال‌ رقص‌ دست‌ بدست‌ نمایش‌ داده‌ شده‌ است. خوشبختانه‌ در این‌ نمونه‌ مفرغی‌، حرکت‌ پاها و دستها را در حال‌ رقص‌، بخوبی‌ می‌توان‌ دریافت‌ و پیداست‌ که‌ هر یک‌ از رقصندگان‌ یکی‌ از پاهای‌ خود را از زمین‌ بلند کرده‌ پس‌ از خم‌ کردن‌ در پشت‌ سر، سپس‌ در جای‌ دیگر بزمین‌ می‌نهاده‌ و همین‌ کار را با پای‌ دیگر انجام‌ می‌داده‌ تا رفته‌ رفته‌، حلقه‌ رقص‌ بدور خود چرخیده‌ و جای‌ رقصندگان‌ عوض‌ می‌شده‌ است‌.
 این‌ سر پرچم‌ از دیده‌ نمایش‌ اینگونه‌ رقص‌ و از دیدة‌ دیگر، یکی‌ از مدارک‌ بسیار پر ارزش‌ دربارة‌ رقص‌ در ایران‌ زمین‌ است‌ و ما از آن‌ در می‌یابیم‌ که‌ در میان‌ مردمان‌ روزگاران‌ باستان‌، رقص‌ تا چه‌ اندازه‌ ارج‌ و بها داشته‌ است‌ که‌ آنرا همچون‌ نشانه‌یی‌ بزرگ‌ در سر پرچم‌های‌ خود بنمایش‌ می‌نهاده‌اند.

 


 رقص‌ خدایان‌ در آسمان‌
 مردم‌ روزگاران‌ پیش‌ از تاریخ‌ - همان‌ سان‌ که‌ خودشان‌ در روی‌ زمین‌ به‌ پایکوبی‌ ودست‌ افشانی‌ بر می‌خاستند چنین‌ می‌پنداشتند که‌ خدایانشان‌ نیز در آسمان‌ یا در زیر زمین‌،برقص‌ بر می‌خیزند.
 برخی‌ از مردمان‌ روزگار باستان‌، چنین‌ باور داشتند که‌ اصولا رقصیدن‌ از کارهای‌ خدایان‌ است‌ و این‌ آدمی‌است‌ که‌ به‌ تقلید از آنان‌، در روی‌ زمین‌، جنبش‌ ها و جست‌ و خیزهای‌ آنان‌ را تکرار می‌کند و این‌ پندار را سر پرچم‌ یا سنجاق مفرغی‌ دیگری‌ از لرستان‌ که‌ زمانش‌ به‌ سده‌ هفتم‌ پیش‌ از میلاد می‌رسد، و در مجموعه‌ ج‌. ل‌. وینتر وپ‌ نگاهداری‌ می‌شود، برای‌ ما بازگویی‌ می‌کند.
 در این‌ سرپرچم‌ مفرغی‌ مشبک‌، تندیس‌ سه‌ خدایا رب‌ النوع‌ شاخدار نشان‌ داده‌ شده‌ که‌ خدای‌ میانین‌ که‌ پایگاهش‌ از دو تای‌ دیگر والاترست‌ پا به‌ روی‌ قرص‌ خورشید و دو تای‌ دیگر پا بر پشت‌ دو شیر غران‌ نهاده‌، دست‌ در دست‌ هم‌ مشغول‌ رقصند، تو گویی‌، بکار برندگان‌ این‌ سر پرچم‌ از این‌ راه‌ خواسته‌اند چرخش‌ و گردش‌ خورشید را در آسمان‌ از باختران‌ به‌ خاوران‌ از شرق به‌ غرب‌ همچون‌ رقصی‌ موزون‌ و سنجیده‌ بیان‌ کرده‌، نمایش‌ بدهند، بهر سان‌ این‌ سر پرچم‌ نیاز دیدگاه‌ نمایش‌ جنبه‌های‌ خدایی‌ و مذهبی‌ رقص‌در میان‌ مردم‌ ایران‌ زمین‌، شایان‌ توجه‌ بررسی‌ بیشتر است‌.

 امروزه‌ مجموع‌ این‌ رقصها را چوبی‌ می‌گویند که‌ معمولاً به‌ صورت‌ دسته‌ جمعی‌ اجرا می‌شوند.
 رقصهای‌ محلی‌ با موسیقی‌ کردی‌ پیوندی‌ ابدی‌ داشته‌ و معمولاً زنان‌ و مردان‌ عشایر در مراسم‌ شادی‌ به‌ دور از ابتذال‌ دایره‌ وار دست‌ یکدیگر را گرفته‌ به‌ پایکوبی‌ می‌پردازند، در اصطلاح‌ محلی‌ این‌ حالت‌ را گه نم ‌ و جو(‌ گندم‌ و جو) می‌نامند( در اکثر مناطق به‌ آن‌ رهَشبهَله ک‌ می‌گویند.)
 در این‌ رقصها معمولاً یک‌ نفر که‌ حرکات‌ رقص‌ را بهتر از دیگران‌ می‌شناسد نقش‌ رهبری‌ گروه‌ رقصندگان‌ را به‌ عهده‌ گرفته‌ و در ابتدای‌ صف‌ رقصندگان‌ می‌ایستد و با تکان‌ دادن‌ دستمالی‌ که‌ در دست‌ راست‌ دارد ریتمها را به‌ گروه‌ منتقل‌ کرده‌ و در ایجاد ایجاد هماهنگی‌ لازم‌ آنان‌ را یاری‌ می‌دهد. این‌ فرد که‌ سر چوپی‌ کش‌ نامیده‌ می‌شود با تکان‌ دادن‌ ماهرانه‌ دستمال‌ و ایجاد صدا بر هیجان‌ رقصندگان‌ می‌افزاید.
 در این‌ هنگام‌ دیگر افراد بدون‌ دستمال‌ به‌ ردیف‌ در کنار سر چوپی‌ کش‌ به‌ گونه‌ای‌ قرار می‌گیرند که‌ هر یکی‌ با دست‌ چپ‌ دست‌ راست‌ نفر بعد را می‌گیرد اصطلاحاً این‌ حالت‌ را گاوانی‌ نامیده‌ می‌شود. در رقصهای‌ کردی‌ تمامی‌ رقصندگان‌ به‌ سر گروه‌ چشم‌ دوخته‌ و با ایجاد هماهنگی‌ خاصی‌ وحدت‌ و یکپارچگی‌ یک‌ قوم‌ ریشه‌ دار را به‌ تصویر می‌کشند برخی‌ رقصهای‌ کردی‌ دارای‌ ملودیهای‌ خاصی‌ بوده‌ و توسط‌ گروهی‌ از زنان‌ ومردان‌ اجرا می‌شوند و در برخی‌ از رقصها یکی‌ از رقصندگان‌ از دیگران‌ اجرا شده‌ و در وسط‌ جمع‌ به‌ تنهایی‌ به‌ هنرنمایی‌ می‌پردازند و در این‌ حالت‌ معمولاً رقصنده‌ دو دستمال‌ رنگی‌ در دستها نگه‌ داشته‌ و با آنها بازی‌ می‌کند که‌ اصطلاحاً به‌ این‌ نوع‌ رقص‌ دو دستماله‌ می‌گویند و بیشتر در کرمانشاه‌ مرسوم‌ است‌.
 نمایشها و رقصهای‌ کردی‌ را می‌توان‌ به‌ چند قسمت‌ اصلی‌ ذیل‌ تقسیم‌ کرد:
 1- گه‌ ریان‌ 2- پشت‌ پا 3- هه‌ لگرتن‌ 4- فه‌ تاح‌ پاشا5- لب‌ لان‌6- چه‌ پی‌ 7- زه‌ زنگی‌ 8- شه‌ لایی‌ 9- سی‌ جار 10- خان‌ امیری‌
 گه‌ریان‌
 گه‌ریان‌ در زبان‌ کردی‌ به‌ معنی‌ گشت‌ و گذار و راه‌ رفتن‌ ویا به تعبیری چرخ زدن بوده‌ و حرکات‌ مختص‌ این‌ رقص‌ نیز معنای‌ گشت‌ و گذار در ذهن‌ تداعی‌ می‌کنند.
 گه‌ ریان‌ دارای‌ دو مقام‌ بوده‌ که‌ یکی‌ متعلق‌ به‌ مناطق‌ روستایی‌ و دیگری‌ مناطق‌ شهری‌ می‌باشد این‌ رقص‌ نرم‌ و آهسته‌ و با لطافتی‌ خاص‌ شروع‌ شده‌ و به‌ تدریج‌ تندتر می‌شود. ملودی‌ مربوط‌ به‌ این‌ رقص‌ با تنوع‌ در ریتم‌ و نوساناتی‌ در اجرا تا پایان‌ ادامه‌ می‌یابد.
 تنوع‌ ریتم‌ در این‌ رقص‌ گویای‌ تجربیاتی‌ است‌ که‌ در گشت‌ و گذار به‌ دست‌ می‌آیند و می‌توان‌ گفت‌
 این‌ رقص‌، رقصندگان‌ را برای‌ رقصهای‌ پر تحرک‌ تر بعدی‌ آماده‌ می‌کند.
 تقریباً در کل‌ مناطق‌ کردنشین‌ ملودی‌ این‌ رقص‌ به‌ شکلی‌ یکسان‌ نواخته‌ می‌شود و در این‌ رقص‌ نخستین‌ حرکت‌ با پای‌ چپ‌ آغاز شد و حرکت‌ پای‌ دیگر همواره‌ با سر ضربهای‌ دهل‌ که‌ معمولاً باریتم‌ دو تایی‌ اجرا می‌شوند عوض‌ می‌شود.
 پشت‌ پا
 پشت‌ پا رقصی‌ است‌ که‌ کمی‌ تندتر از گه‌ ریان‌ اجرا شده‌ و در بیشتر مناطق‌ کردنشین‌ مخصوص‌ مردها می‌باشد رقص‌ پشت‌ پا همانطور که‌ از نامش‌ پیداست‌ انسان‌ را به‌ هوشیاری‌ و به‌ کارگیری‌ تجارب‌ می‌خواند تا مبادا شخص‌ در زندگی‌ از کسی‌ پشت‌ پا بخورد.
 هه‌لگرتن‌
 هه‌ لگرتن‌ در لغت‌ به‌ معنای‌ بلند کردن‌ چیزی‌ می‌باشد. این‌ رقص‌ بسیار پر جنب‌ و جوش‌ و شاد اجرا می‌شود که‌ با شور و جنب‌ و جوش‌ بسیار به‌ سوی‌ هدف‌ روانه‌ است‌. ریتم‌ تند ملودی‌ مخصوص‌ این‌ رقص‌ هر گونه‌ کسالت‌ و خمودی‌ را نفی‌ کرده‌ و بر اهمیت‌ نشاط‌ و هدفمندی‌ در زندگی‌ تاکید دارد.
 فتاح‌ پاشایی‌
 ملودی‌ این‌ رقص‌ در سر تاسر کردستان‌ به‌ شکلی‌ یکنواخت‌ و با ریتمی‌ تند اجرا می‌شود و لذا این‌ رقص‌ بسیار پر جنب‌ و جوش‌ می‌باشد بیشتر مردم‌ کردستان‌ از این‌ رقص‌ استقبال‌ می‌کنند.
 ‌ لب‌ لان‌
 این‌ رقص‌ با ریتمی‌ نرم‌ و آهسته‌ پس‌ از فتاح‌ پاشا اجرا می‌شود و پس‌ از اجرای‌ پر جنب‌ و جوش‌ رقصها گه‌ ریان‌، پشت‌ پا، هه‌ لگرتن‌ و فتاح‌ پاشا به‌ ضرورت‌، رقصندگان‌ لب‌ لان‌ می‌رقصند تا کمی‌ استراحت‌ کرده‌ و تجدید قوا کنند رقص‌ لب‌ لان‌ در واقع‌ انسان‌ را از غلبه‌ احساسات‌ زودگذر نهی‌ کرده‌، وی‌ را پس‌ از طی‌ مرحله‌ ضروری‌ شور و مستی‌ به‌ قلمرو تفکر دور اندیشی‌ و باز نگری‌ رهنمون‌ می‌سازد.
 چه‌پی‌
 چه‌پی‌ همانطور که‌ اسمش‌ پیداست‌ به‌ معنای‌ چپ‌ می‌باشد ملودی‌ این‌ آهنگ‌ با وزن‌ دو تایی‌ اجرا شده‌ و در بیشتر مناطق‌ کردنشین‌ از جمله‌ کرمانشاه‌، کردستان‌، سنجابی‌، بسیار از آن‌ استقبال‌ می‌شود.
 فلسفه‌ این‌ رقص‌ قوت‌ بخشیدن‌ به‌ قسمت‌ چپ‌ بدن‌ می‌باشد چرا که‌ معمولاً قسمت‌ چپ‌ بدن‌ در انجام‌ امور روزمره‌ نقش‌ کمتری‌ داشته‌ و به‌ مرور زمان‌ تنبل‌ می‌شود و برای‌ استفاده‌ متعادل‌ از تمامیت‌ جسمانی‌ همواره‌ باید بکارگیری‌ اعضاء سمت‌ چپ‌ بدن‌ آنها را تقویت‌ کرد.
 به‌ همین‌ منظور در رقص‌ چه‌ پی‌ قسمت‌ چپ‌ بدن‌ تحرک‌ بیشتری‌ یافته‌ و از خمودگی‌ خارج‌ میگردد. در منطقه‌ کرمانشاه‌ بیشتر زنها از این‌ رقص‌ استقبال‌ می‌کنند.
 زه‌‌نگی‌ یا زندی‌
 در این‌ رقص‌ رقصندگان‌ یک‌ قدم‌ به‌ جلو گذاشته‌ و سپس‌ یک‌ قدم‌ به‌ عقب‌ می‌روند و این‌ حالت‌ تا پایان‌ ادامه‌ می‌یابد
 شه‌ لایی‌
 این‌ رقص‌ را که‌ با ریتم‌ لنگ‌ اجرا می‌شود می‌توان‌ یک‌ تراژدی‌ شکست‌ دانست‌ در این‌ رقص‌ قدمها لنگان‌ لنگان‌ برداشته‌ می‌شوند تا شکست‌ در برابر چشمان‌ حضار ترسیم‌ گردد و در ترسیم‌ این‌ مصیبت‌ کسی‌ زبان‌ به‌ سخن‌ نگشاید.
 سی جار
 این‌ نوع‌ رقص‌ با ریتم‌ آرام‌ و گاهً تند‌ همان‌ طور که‌ از اسمش‌ بر می‌آید به‌ معنی‌ سه‌ بار (س?‌ در رسم‌ الخط‌ کردی به معنی 3 میباشد‌) است‌ که‌ در آن‌ سه‌ حرکت‌ پا و سه‌ حرکت‌ به‌ جلو وجود دارد و به‌ گونه‌ای‌ یاد آور عدد مقدس‌ 3 در فرهنگ‌ ملل .
 خان‌ امیری‌
 این‌ رقص‌ نیز با ریتمی‌ تند همراه‌ است‌ و در آن‌ دستی‌ از هم‌ باز و در بالا قرار می‌گیرد و حلقه‌ای‌ باز تر و فراختر می‌سازد و بیشتر تناسبی‌ است‌ بین‌ حرکت‌ دستها و پاها

منبع  p30city

 


[ شنبه 91/4/17 ] [ 9:32 عصر ] [ عطا ملایی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
.. من عاشق محمدم
درباره وبلاگ
لینک دوستان
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 135
بازدید دیروز: 188
کل بازدیدها: 1036607